صمد بهرنگی

Wednesday, October 23, 2002

همانطور كه نوشتم اسد بهرنگي مي گويد كه صدها بار از مجله آدينه خواسته كه جوابش را به حرف هاي سركوهي و فراهتي چاپ كنند كه مجله آدينه هر بار از اين كار سر باز زده. يك نمونه از نامه هاي اسد بهرنگي را در اينجا مي آورم.(از همان كتاب)

يك اعتراض براي نمونه از ميان صدها اعتراض


به طوري كه قبلا نيز اشاره شد براي نوشته هاي سركوهي و فراهتي در مجله آدينه اعتراضات زيادي شد ولي مسئولين مجله در اثر تعصبي كه براي بزرگ كردن شخص بخصوصي داشتند و به خاطر بعضي مسائل ديگر چنان ساكت ماندند كه انگار نه انگار. گويي نه حرفي زده اند و نه جوابي شنيده اند. اين طوري خيلي ها را هم به اشتباه انداختند و خيلي ها را هم دلخوش كردند.لذا مجبور شدم براي نمونه يكي از آن اعتراضات را در اينجا بياورم و قضاوت را به خوانندگان واگذارم.



مجله گرامي آدينه.جنابان ذاكري و كوشان
ضمن سلام و گلايه (البته اگر اين حق را داشته باشم) از اينكه در باره صمد بهرنگي صفحات مجله در دست طيف خاصي قرار داده شده است مسائلي كه اين بار وسيله آقاي انوش صالحي و يك شخص ديگر مطرح شده است ملاحظه مي فرماييد كه دنباله همان جرياني است كه آقاي سركوهي راه انداخته بودند
البته اگر مجله شما يك نشريه كم اعتباري بود و يا مثل ملك اختياري شما بود من هيچوقت دنباله بحث را نمي گرفتم. مي گذاشتم زمان خود حل اش كندولي متاسفانه يا خوشبختانه اينطور نيست. لذا خواهش مي كنم اگر خود را در اين مسايل بي طرف ميدانيد و به آزادي نوشته نيز معتقديد حال كه حرفي به ميان آمده كه من از اول مخالف شروعش بودم بگذاريد آنهايي كه هم كه خلاف اين فكر مي كنند و پيش خود حرف هايي دارند حرفشان را بگويند. آن گاه قضاوت را به خوانندگان واگذار كنيد.
اقاي ذاكري اطلاع بخصوص دارند كه در گذشته من جوابي به سخنان آقاي سركوهي و ديگري داده بودم كه به بهانه هايي چاپ نشد. اكنون كه كتاب هاي صمد چاپ مي شود بهانه هاي قديم از بين رفته است. در صورت امكان هم آن نامه كه حتما در آرشيو مجله هست و هم اين نوشته چاپ شود و گر نه همين نامه كه چاپ شود از اين جا تا كهكشان هم ممنون مي شوم. البته در درجه اول ترجيح مي دهم و صبر هم خواهم كرد تا اين نوشته در همان مجله آدينه چاپ شود.
با احترام-اسد بهرنگي

××××××××××××
اين اعتراض را به مرور در اين صفحه تايپ خواهم كرد.(گل كو)